تا ته باغ را دهن زده اند

توی چشمت چقدر آدم ها
داس ها را به باغ من زده اند

سیب بکری برای خوردن نیست
تا ته باغ را دهن زده اند

در سرت دزد های دریایی
نقشه ام را دوباره دزدیدند

اجتماعی که سارقت بودند
از تو غیر از بدن نمیدیدند

از تو غیر از بدن نمیخواهند
کرم هایی که موریانه شدند

عده ای هم که مثل من بودند
ساکنان مریض خانه شدند...
#علیرضاآذر #پاییز
دیدگاه ها (۱)

در سرم رنج های فر هاد است

گفتی «دوستت دارم» و رفتی...من حیرت کردم...از دور سایه‌هایی غ...

مثل تنهایی ِ خودم ساکت

عشق

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط